به گزارش شهرآرانیوز؛ میرزااحمد آشتیانی پسر میرزاحسن بود. همان میرزاحسن خان آشتیانی، فقیه عصر ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه که در جریان قیام تنباکو و مبارزه با استبداد زمانه اش، آن قدر مجاهدت به خرج داد که شهره خاص و عام شد. همین میرزاحسن، نخستین معلم فرزندش، میرزااحمد، بود که برای اولین بار حروف و هجاها را پدرانه بر دهان پسر نهاد و او را با ادبیات فارسی و عربی آشنا کرد. میرزااحمد پس از آنکه سواد خواندن و نوشتن آموخت، متمایل شد به راه و سلوک پدرش. پس سطوح فقه و اصول را در محضر استادان وقت تا آنجایی فراگرفت که به مقام استادی رسید.
تدریس را در مدرسه سپهسالار آغاز کرد و در همان ایام نیز اوقات فراغتش را به برگزاری جلسات همگانی برای ارشاد عامه مردم و مطرح کردن مباحث اخلاقی اختصاص داد. میرزااحمد برخلاف بسیاری علما، مدت کوتاهی در قم زندگی کرد و هم زمان با ابتدای حضور مرحوم عبدالکریم حائری، در این شهر حضور داشت و پس از آن به شوق تکمیل علوم و کسب فیض از محضر استادان نجف، راهی عراق شد.
حضور او در عراق ۱۰ سال طول کشید و در این مدت تا میتوانست از مزرعه علم و اخلاق علمایی مانند آیت الله آقامیرزامحمدحسین نایینی غروی و آقاضیا عراقی خوشه چینی کرد. پس از آن به ایران برگشت و در تهران ساکن شد. از اینجا به بعد، هم وغم خود را بر تألیف و تدریس کتب و رسالات علمی و رسیدگی به امور فضلا گذاشت. در این مدت، بسیاری از ساکنان تهران مشتاقانه در جلسات اخلاق او حاضر میشدند و از دریای علم او بهره میبردند. حضور فعال میرزااحمد آشتیانی در میان مردم و جامعه، منجر به آگاهی مبسوطی در باب خلأهای علمی و تردیدهای اعتقادی افراد میشد. بنا بر این شناخت، تألیفاتش را منطبق بر نیاز جامعه مینگاشت و در صدر آثارش جوانان را در نظر میگرفت.
مثلا در دیباچه رساله «یادآور توحید»، پس از حمد و ثنای پروردگار و رسول او، انگیزه اش را از تحریر این رساله چنین میآورد: «برای یادآوری جوانان روشن فکر که سایر طبقات را ارشاد و هدایت کنند.» قلم او روان و ساده، اما با مضامینی سرشار از استدلالهای محکم علمی بود تا آنجا که هیچ تردید و پرسش بی پاسخی را برای خواننده به جا نمیگذاشت. ارادت او به قرآن، در میان شاگردان و فرزندانش زبانزد بود و در جلسات شبانهای که ترتیب میداد، هفتهای یک شب به تفسیر سورهای از سورههای قرآن میپرداخت.
این عالم فرزانه، در کنار تسلط ویژه اش به علوم فقهی، احاطهای بر علوم ریاضی، طب قدیم، هنر خوش نویسی و شاعری نیز داشت و در اشعارش از تخلص «واله» برای عــــرض ارادت به حضرت حق و اهل بیت (ع) استفاده میکرد. دو قصیده او در مدح رسول اکرم (ص) و حضرت مهدی (عج) در میان سایر اشعارش ماندگارتر شد. میرزااحمد آشتیانی که در طول عمر پربرکتش شاگردانی مثل علامه حسن زاده آملی را تعلیم داد، سرانجام پس از نگارش بیش از ۶۲ عنوان کتاب و رساله و حاشیه نویسی، در نودوپنج سالگی از دنیا رفت و در جـــوار حضــرت عبدالعظیم حسنی به خاک سپرده شد.
بیست رساله
در این کتاب اصول عقاید، تفسیر، علوم قرآنی، دعا، مناجات، فلسفه و عرفان به ضمیمه بیست مقاله آمده و در آن مضامین اخلاقی با ژرف اندیشی خاصی بیان شده است.
رساله قول ثابت
پنج اصل در باب اثبات خداوند، اثبات علم خداوندی، اثبات لزوم بعثت نبی، اثبات امامت، برزخ و معاد سر فصلهای این کتاب است که اولین بار در سال ۱۳۳۵ قمری چاپ سنگی شده است.
لوامع الحقایق فی اصول العقاید
این اثر فاخر به زبان عربی نوشته شده است و بخش اول آن شامل مبحث توحید و نبوت و بخش دومش بر مباحث امامت و معاد متمرکز است.